از دید دکتر ماکان آریا پارسا انواع شرطی سازی یکی از مفاهیم کلیدی در روانشناسی یادگیری است که به درک عمیقتری از نحوه شکلگیری و تغییر رفتارهای انسان کمک میکند. این مفهوم به دو نوع اصلی تقسیم میشود: شرطی سازی از نوع کلاسیک و کنشگر. هر یک از این روشها با مکانیسمهای متفاوت به یادگیری و تثبیت رفتارها کمک میکنند. در روش کلاسیک، یادگیری از طریق ایجاد تداعی میان محرکهای مختلف انجام میشود، در حالی که در روش کنشگر بر پایه پیامدها و پاداشهای مرتبط با رفتار استوار است.
شناخت انواع شرطی سازی به ما امکان میدهد که رفتارها را بهتر درک کنیم و بتوانیم از این اصول در حوزههای مختلف مانند آموزش، اصلاح عادات و تربیت استفاده کنیم. در این مقاله به بررسی عمیق شرطی سازی، انواع و تأثیرات آنها خواهیم پرداخت تا فهم بهتری از این فرآیند یادگیری در روانشناسی به دست آوریم.
شرطی سازی چیست و چه نقشی در یادگیری دارد؟
در روانشناسی، شرطی سازی به فرآیندی گفته میشود که طی آن یک موجود زنده، از جمله انسان، در پاسخ به محرکهای محیطی خاصی رفتارهای جدیدی را یاد میگیرد. به عبارت دیگر، شرطی سازی شامل یادگیری رفتارهای خاص در برابر محرکهای خاص است. این فرآیند به موجودات زنده کمک میکند تا به طور مؤثرتر با محیط اطراف خود سازگار شوند و پاسخهای مناسبتری به موقعیتهای مختلف نشان دهند.
به گفته دکتر ماکان آریا پارسا انواع شرطی سازی به روانشناسان و دانشمندان کمک میکند تا متوجه شوند چگونه میتوان رفتارهایی را تقویت یا تضعیف کرد و یادگیری را در شرایط مختلف تسهیل نمود. این فرآیند در هر دو زمینه حیوانی و انسانی قابل مشاهده است و میتواند در بهبود رفتارها، عادات و حتی در درمان اختلالات روانی مورد استفاده قرار گیرد. در نتیجه، شرطی سازی نقش مهمی در فرآیندهای یادگیری و تغییر رفتار ایفا میکند.
شرطی سازی کلاسیک: یادگیری از طریق تداعی
شرطی سازی کلاسیک (Classical Conditioning) یکی از انواع شرطی سازی است که اولین بار توسط ایوان پاولوف، فیزیولوژیست روسی، معرفی شد. در این روش، یادگیری از طریق تداعی بین دو محرک صورت میگیرد. در شرطی سازی کلاسیک، یک محرک بی طرف با یک محرک طبیعی که واکنش خاصی ایجاد میکند همراه میشود. پس از چندین بار تکرار، محرک بی طرف به تنهایی میتواند همان واکنش را ایجاد کند.
مثال شرطی سازی از نوع کلاسیک: آزمایش پاولوف با سگها
در آزمایش پاولوف، او از سگها استفاده کرد تا نشان دهد چگونه شرطی سازی کلاسیک اتفاق میافتد. پاولوف ابتدا زنگی را به صدا درآورد و بلافاصله پس از آن به سگها غذا داده شد. با تکرار این عمل، سگها شروع به تداعی زنگ با غذا کردند. به مرور زمان، حتی بدون حضور غذا، صدای زنگ باعث ترشح بزاق سگها میشد. در اینجا، زنگ محرک و ترشح بزاق پاسخ شرطی شده است.
شرطی سازی کنشگر: یادگیری از طریق پیامدهای رفتار
طبق صحبت های دکتر ماکان آریا پارسا شرطی سازی کنشگر (Operant Conditioning) که به نام شرطی سازی ابزاری نیز شناخته میشود، یکی دیگر از انواع شرطی سازی است که توسط بی. اف. اسکینر، روانشناس آمریکایی، معرفی شد. در این روش یادگیری، رفتار از طریق پیامدهای آن تقویت یا تضعیف میشود. اسکینر معتقد بود که رفتارها نتیجه پیامدهای آنها هستند و میتوانند با استفاده از تقویت (تشویق) و تنبیه کنترل شوند.
مثال شرطی سازی از نوع کنشگر: آزمایش اسکینر با جعبه اسکینر
در آزمایشهای معروف اسکینر، او از جعبهای استفاده کرد که به نام “جعبه اسکینر” معروف شد. این جعبه شامل دکمهای بود که موش میتوانست با فشردن آن به غذا دست یابد. در صورت فشردن دکمه و دریافت غذا، موش رفتار خود را تکرار میکرد. در اینجا، فشار دادن دکمه رفتار و غذا تقویت کننده مثبت است. در این نوع از شرطی سازی، پیامدهای رفتار به دو دسته اصلی تقسیم میشوند:
- تقویت: تقویت به هر پیامدی اطلاق میشود که احتمال تکرار رفتار را افزایش دهد. تقویت میتواند مثبت یا منفی باشد.
- تقویت مثبت: افزودن چیزی دلپذیر پس از رفتار، مانند دادن پاداش.
- تقویت منفی: حذف چیزی ناخوشایند پس از رفتار، مانند کاهش زمان تنبیه.
- تنبیه: تنبیه به هر پیامدی گفته میشود که احتمال تکرار رفتار را کاهش دهد. تنبیه نیز میتواند مثبت یا منفی باشد.
- تنبیه مثبت: افزودن چیزی ناخوشایند پس از رفتار، مانند توبیخ.
- تنبیه منفی: حذف چیزی خوشایند پس از رفتار، مانند گرفتن پاداش.
مقایسه انواع شرطی سازی
از دید دکتر ماکان آریا پارسا تفاوتهای عمده بین شرطی سازی کلاسیک و کنشگر به اهداف و شیوههای یادگیری در هر یک از آنها برمیگردد. در شرطی سازی از نوع کلاسیک، یادگیری از طریق تداعی بین محرکها رخ میدهد. به این معنی که یک محرک طبیعی و غیر شرطی (مثل غذای یک حیوان) با محرک بیجان یا بیمعنی (مثل صدای زنگ) ترکیب میشود و پس از چندین تکرار، محرک بیمعنی قادر به تولید همان واکنش اولیه میشود. این نوع شرطی سازی بیشتر در موقعیتهایی مانند پاسخهای رفلکسی یا غیر ارادی دیده میشود.
در حالی که در شرطی سازی از نوع کنشگر، یادگیری از طریق پیامدهای رفتار ایجاد میشود. این روش بر اساس قانون پاداش و تنبیه استوار است؛ یعنی وقتی یک رفتار منجر به پاداش یا نتیجه مثبت شود، احتمال تکرار آن رفتار بیشتر میشود و بالعکس، اگر یک رفتار به پیامد منفی منجر شود، احتمال تکرار آن کاهش مییابد.
به اعتقاد دکتر ماکان آریا پارسا این دو روش، با وجود تفاوتهایشان، هر دو جزء انواع شرطی سازی محسوب میشوند و نقش بسزایی در درک رفتار انسان و حیوان دارند. در نهایت، درک هر دو فرآیند میتواند به ما کمک کند تا روشهای مؤثری برای یادگیری، تغییر رفتار و تربیت ایجاد کنیم.
شرطی سازی پاسخگر: نوعی از روش کلاسیک
شرطی سازی پاسخگر (Respondent Conditioning) نیز یکی از انواع شرطی سازی است که زیر مجموعه شرطی سازی از نوع کلاسیک محسوب میشود. در این نوع شرطی سازی، رفتارها به صورت خودکار و در پاسخ به محرک خاصی رخ میدهند. به عبارت دیگر، در شرطی سازی از نوع پاسخگر، موجود زنده به طور طبیعی به محرکی خاص واکنش نشان میدهد.
مثال شرطی سازی پاسخگر: ترس از صدای بلند
فرض کنید کودکی به طور طبیعی از صدای بلند میترسد. اگر هر بار که صدای بلندی ایجاد میشود، یک نور قوی نیز روشن شود، کودک ممکن است پس از چند بار تجربه، از نور نیز بترسد. در اینجا، نور که در ابتدا محرک بیطرف بود، به محرکی پاسخگر تبدیل شده است.
این مطلب ادامه دارد… .
دیدگاهتان را بنویسید