از دید دکتر ماکان آریا پارسا استراتژی پورتر، یکی از پرکاربرد ترین و مؤثر ترین رویکرد های استراتژیک در مدیریت کسب و کارهاست. نام “پورتر” به مایکل پورتر، استاد اقتصاد در دانشگاه هاروارد، اشاره دارد. مایکل پورتر این استراتژی را توسعه داده و به یکی از مباحث اصلی در زمینه مدیریت استراتژیک تبدیل کرده است. در این مقاله، ابتدا به معرفی استراتژی رقابتی مایکل پورتر و اصول آن می پردازیم. سپس پنج نیروی رقابتی پورتر و نقش آن ها در تعیین استراتژی های شرکت ها را بررسی خواهیم کرد. امیدواریم که این مقاله، به درک بهتری از مدل پورتر و کاربرد های آن در مدیریت استراتژیک شرکت ها کمک کند.
استراتژی پورتر چیست؟
استراتژی پورتر، توسط مایکل پورتر، استاد اقتصاد در دانشگاه هاروارد، توسعه داده شده است. استراتژی پورتر به شرکت ها کمک می کند تا در محیط رقابتی خود عملکرد بهتری داشته باشند. مدل پورتر بر پایه تحلیل چند بعدی از محیط رقابتی شرکت ها و شناخت نقاط ضعف و قوت آن ها برای انتخاب بهترین موقعیت های رقابتی تأکید دارد.
به گفته دکتر ماکان آریا پارسا استراتژی پورتر بر اساس دو بعد اصلی به مزیت هزینه و تمایز گرایی تقسیم می شود. در مزیت هزینه، تلاش برای تولید محصولات و خدمات با کمترین هزینه ممکن است. در تمایز گرایی، تمرکز بر روی ارائه محصولات یا خدمات با ویژگی ها و ارزشافزوده های منحصر به فرد و تفاوت های قابل تشخیص نسبت به رقبا می باشد.
استراتژی رقابتی مایکل پورتر
همانطور که گفتیم مایکل پورتر سه استراتژی کلی برای کسب مزیت رقابتی در بازار معرفی کرده است: رهبری هزینه، تمایز و تمرکز. در ادامه استراتژی رقابتی مایکل پورتر را به طور کامل معرفی کرده ایم:
- رهبری هزینه: به اعتقاد دکتر ماکان آریا پارسا در این استراتژی، شرکت ها تلاش می کنند تا با کاهش هزینه ها، محصولات خود را با قیمتی کمتر از رقبا عرضه کنند. این استراتژی می تواند از طریق بهینه سازی فرآیند ها، کاهش هزینه های تولید و بهره گیری از اقتصاد مقیاس محقق شود. شرکت هایی مانند والمارت و آیکیا نمونه هایی از سازمان هایی هستند که از استراتژی رهبری هزینه استفاده می کنند.
- تمایز:بر باور دکتر ماکان آریا پارسا استراتژی تمایز بر ایجاد ویژگی ها و خصوصیات منحصر به فرد در محصولات یا خدمات تاکید دارد که برای مشتریان ارزشمند است و آن ها را از محصولات رقبا متمایز می کند. این استراتژی می تواند از طریق نوآوری، کیفیت بالاتر، طراحی منحصر به فرد و خدمات مشتری برتر محقق شود. شرکت هایی مانند اپل و نایک با استفاده از استراتژی تمایز به موفقیت های بزرگی دست یافته اند.
- تمرکز: از دید دکتر ماکان آریا پارسا استراتژی تمرکز به هدف گیری یک بخش خاص از بازار یا گروهی از مشتریان محدود می پردازد. شرکت ها با تمرکز بر نیاز ها و خواسته های خاص این بخش از بازار، می توانند محصولات یا خدماتی اختصاصی و متمایز ارائه دهند. این استراتژی به دو صورت تمرکز هزینه و تمرکز تمایز قابل اجرا است. شرکتهای لوکس مانند رولکس و بنتلی از استراتژی تمرکز استفاده می کنند.
نحوهی استفاده از استراتژی رقابتی مایکل پورتر
در ادامه مراحل پیاده سازی استراتژی رقابتی مایکل پورتر را برای شما ذکر کرده ایم:
- مراحل پیاده سازی رهبری هزینه:
- تحلیل هزینه ها: شناسایی و تحلیل دقیق هزینه های تولید، توزیع و فروش برای پیدا کردن زمینه های کاهش هزینه
- بهینه سازی فرآیند ها: بهبود و بهینه سازی فرآیند های تولیدی و عملیاتی به منظور کاهش ضایعات و افزایش کارایی
- استفاده از فناوری: بهره گیری از فناوری های نوین و اتوماسیون برای کاهش هزینه ها و افزایش بهره وری
- اقتصاد مقیاس: افزایش حجم تولید به منظور بهره مندی از اقتصاد مقیاس و کاهش هزینه های واحد
مثال ها:
- والمارت با تمرکز بر بهینه سازی زنجیره تامین و خرید حجم بالای کالاها با قیمت های پایین، توانسته است قیمت های پایینی به مشتریان ارائه دهد.
- آیکیا با طراحی محصولات ساده و قابل مونتاژ توسط مشتریان، هزینه های تولید و حمل و نقل را کاهش داده است.
- مراحل پیاده سازی تمایز:
- تحقیق و توسعه: سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه برای ایجاد محصولات جدید و نوآورانه
- کیفیت برتر: تاکید بر کیفیت بالاتر محصولات و خدمات نسبت به رقبا
- برندسازی: ایجاد برند قوی و جذاب که بتواند اعتماد و وفاداری مشتریان را جلب کند.
- خدمات مشتری: ارائه خدمات مشتری ممتاز و تجربه خرید منحصر به فرد
مثال ها:
- اپل با تمرکز بر طراحی زیبا، کیفیت بالا و تجربه کاربری برتر، توانسته است خود را به عنوان یک برند ممتاز در بازار تکنولوژی مطرح کند.
- نایک با تمرکز بر نوآوری در محصولات ورزشی و ارتباط قوی با مشتریان از طریق تبلیغات موثر، برند خود را به یکی از قدرتمند ترین برند های ورزشی تبدیل کرده است.
- مراحل پیاده سازی تمرکز:
- شناسایی بخش بازار: تحلیل و شناسایی بخش های خاصی از بازار که نیاز های منحصر به فردی دارند.
- تحلیل نیازها: درک عمیق نیاز ها و خواسته های مشتریان در بخش هدف
- توسعه محصولات خاص: طراحی و توسعه محصولات یا خدماتی که به طور خاص نیازهای بخش هدف را برآورده می کنند.
- بازاریابی هدفمند: اجرای استراتژی های بازاریابی متمرکز بر جذب و نگهداری مشتریان در بخش هدف
مثال ها:
- رولکس با تمرکز بر بازار ساعت های لوکس، محصولات با کیفیت بالا و طراحی بی نظیر ارائه می دهد که مشتریان خاصی را هدف قرار می دهد.
- بنتلی با ارائه خودرو های لوکس و شخصی سازی شده، به بازار خاصی از مشتریان ثروتمند و علاقه مند به خودروهای منحصر به فرد می پردازد.
این مطلب ادامه دارد… .
دیدگاهتان را بنویسید